*ღ در سکوت مبهم خویش...ღ*

*ღ در سکوت مبهم خویش...ღ*

♥ به نام خدای عزیزم ♥
*ღ در سکوت مبهم خویش...ღ*

*ღ در سکوت مبهم خویش...ღ*

♥ به نام خدای عزیزم ♥

*دلگیرم*

می خواهم آنقدر شعر بگویم


که اگه فردا مُردم


نتوانی انکارم کنی...



این شهـــــر ...

شهر قصه های مادر بزرگ نیست !!

آسمانش را

هرگــــــز آبی ندیده ام ...


من از اینجا خواهم رفت

و ...

فرقـــــی هم نمیکند که فانوسی داشته باشم یا نه ...

کســـــی که میـــــگریزد ...

از گم شدن نمـــــــی ترسد . . . !



قلم نوشت*



کلاغ ...

پـــــر !

گنجشک ،

پــــر ....

این روزگار درختی است ؛

که دل به پرنده بسته بود !




*همه میگن زیادی احساساتیم،هی شماها !  احساسات یه دختر همه دارایی اونه سعی کنید درک کنید

  درک هم نمی کنید...*لطفا ساکت باشید*



* کسی که تنها داراییش  امید شه،  اگه نمیتونی هم دردی کنی   *لطفا تنها داراییشو ازش نگیر*


 

ﺑﻌﻀــــــﯽﻫـــــﺎ ﺣــــــﺮﻓﯽ ﻣﯽﺯﻧﻨـــــﺪ ...
ﻭ .. ﺩﻟــــﺖ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻜﻨﻨـــــﺪ ...
ﺑﻌـــــﺪ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔــــــــﯽ ﺭﻭﺑــــﺮﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻠـــــﺐِ
ﺷﻜﺴﺘــــــﻪ ...
ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻨـــــﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨــــــﺪ : ﻧﺎﺭﺍﺣــــــﺖ ﺷــــــﺪﯼ ؟؟؟
ﭼﻘـــــــﺪﺭ " ﺯﻭﺩ ﺭﻧﺠـــــﯽ " ﺗﻮ ...! ﻣــــﻦ ﻛﻪ ﭼﯿــــــﺰﯼ
ﻧﮕﻔﺘـــــــﻢ


لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم...


بــــرای روزهــــای خوبتـــــ


دعــا میــــ کنم


روزهــــای خوبـ تـ ـو ربــ ـط دارنـ ـد بــه حال خوب منــــ ...



حکایت عشق من وتو


حکایت عشق آسمان به زمین استـــ


گرچه از هـ ـم دورنـ ـد و به هم نمی رسند،اما گاهی دل آسمان میگیرد و...


برای زمینش دلی سیر میبارد!



قلم نوشت:


این نیز میگذرد...


امــا خاطــــره هـــا باقی ستـــــ!




ساکت!


هرچه دل تنگت میخواهد...


ساکت!


این روز ها کسی درک نخواهد کرد...

تنهایی...


تنهاییم را با هیچکس تقسیم نخواهم کردم


یکبار کردم...


تنهاییم دوبرابر شد...!


یکم لبخند(-:




اوخی سهلام صبت بخیل عسیسم



بابایی من جیش کلدم دوباله

میتلسم از مامانی،منو قایم میکنی تودلت؟



عکس های طنز!!!!


پاهارو نیگا فسقلیه من



قلم نوشت:(خدا کسی رو اینجور ضایع نکنه)

    

 

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟

دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.

علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.

وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.

آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط

عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا

چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم

از توی بغلم تکون ...

دانیال: ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه! اسم دخترم معصومه ست!


- همیشه بخند