-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 آبان 1395 20:32
سلام من بعد مدت ها برگشتم،خیلی بعد تر چقدر دلم برای صدای تایپ کبورد تنگ شده بود نمیدونم الان اصلا کسی به این متروکه سر میزنه یا نه من اون موقع که اینجا مینوشتم سوم دبیرستان بودم و در حال حاضر دانشجوی پرستاری دانشگاه اراکم خیلی خوشحالک که بازم اینجام آدرس اینستام؛ordibehesht_miss دلتون گرم
-
چه زود میگذره...
چهارشنبه 13 آبان 1394 12:33
چه روزایی که اینجا پست میذاشتم،یادش بخیر...
-
لبخند میزنم!
چهارشنبه 29 بهمن 1393 09:44
من تنها کمی متفاوتم وقتی تمام دردهای دنیا روی شانه های دخترانه ام کوه می شود من به پهنای تمام کوه ها لبخند میزنم فروغ وسهراب... همدم های خوبین توی این روزهای بارونی،
-
باران ببار
سهشنبه 4 شهریور 1393 10:13
دلم لک زده برای پابرهنه رفتنای بارونی برای بی چتر بودن های بارونی خدایا کمی باران وای خدا من چرا یه حالیم،دلم یجوره دلم بارون میخواد،تا شب راه برم اما تنها نه باکسی دیگه...
-
بی تو مهتاب شبی...
سهشنبه 4 شهریور 1393 10:00
بی تو مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه ی جانم، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من...
-
عاشقم...
جمعه 24 مرداد 1393 19:03
عاشقم اهل همین کوچه بن بست کناری که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی توکجـــــــــــــــــــــــــــــا؟ کوچه کجــــــــــــــــــــــا؟ پنجره باز کجـــــــــــــــــا؟ من کجا؟ عشق کجا؟ طاقت آغاز کجا؟ تو به لبخند ونگاهی منِ دلداده به آهی بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی... گنه از کیست؟ از آن پنجره باز؟ از...
-
کجایی؟
دوشنبه 6 مرداد 1393 20:42
در صدا کردن ِ نام ِ تو یک «کجایی؟!» پنهان است یک «کاش میبودی» یک «کاش باشی» یک «کاش نمیرفتی» من نام ِ تو را حذف به قرینهی ِ این همه دلتنگی و پرسش صدا میزنم... علیرضا روشن -
-
زن
یکشنبه 29 تیر 1393 15:41
زن قداست دارد برای با او بودن با ید مرد باشی ،نه نر!
-
چه شب ساکتی استـــ !
شنبه 7 تیر 1393 20:46
می بینی چــه شبــ ساکتـی استــ؟ انگار هیچکس در دنیــا نیست یــا شاید! منـــ در دنیـــا هیچکس نیستم. - ایگور استراوینسکی
-
یاسر قنبرلو
چهارشنبه 28 خرداد 1393 11:06
هم چو پروانه که با شمع مقابل شده است بارها سوخته است این دل اگر دل شده است
-
گناه
شنبه 17 خرداد 1393 11:30
نه که از بوسه ی معشوق بترسم،هرگز از گناهی که پشیمان نکند می ترسم یاسر قنبرلو
-
"اردیبهشتی"
شنبه 17 خرداد 1393 11:21
اردیبهشتی است دیگر، کنارش که می نشینی، چایت سرد میشود و دلت گرم!
-
صبر کن...
دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 13:41
صبر کن ! تازه اول راه است بـُــرد ِ تو از شکست می آید یعنی آسان ز دست خواهد رفت هر چه آسان بدست می آید ! صبر کن ! شب تمام خواهد شد بعد از این روزهای بی تابی می روی توی غـــار مـــردمـــکــــش مثل اصحاب کهف می خوابی !
-
بعد از مدت ها...
جمعه 22 فروردین 1393 21:28
قــــــرن هاستــ جستجوگـــر آدمـ هستــم تا لــذتــ خـــوردن یک سیبــ ســرخ را با او تجــربه کنــــــــــم قرن هاستــ … مشکل از مـــ ـــن نیستــ نه مــــن نه سیبــ ســرخ نه شیــــطان تـــــــ ـــــو نایابــ شـــده ای آدمـ … قلم نوشت: سلام دوستای مهربونم وقت نکردم چند روزی بیام،ممنون با معرفتایی که یادم بودن،بازم ممنون...
-
رسم...
جمعه 15 فروردین 1393 21:04
رسـم ” خوبـ ـــ ” هآ همین اســت حرفـ ـــ آمدنــشآن شـآدتـ ـــ میــکند و حرفـ ـــ رفتنــشآن با دلـღــت چنآن میــکند که هنــوز نرفــته دلتنگــشآن میــشوی . . .
-
سخت است...
دوشنبه 11 فروردین 1393 12:13
سخت است... سخت است...درک کردن دختری که... غم هایش را خودش میداند و دلش... که همه تنها لبخندهایش را میبینند... که حسرت میخورند به خاطر شاد بودنش... به خاطر خنده هایش... و هیچکس جز همان دختر... نمیداند چقدر تنهاست... که چقدر میترسد... از باخــــــتن! از اعتماد بی حاصلش! از یخ زدن احساس و قلبش... از زنــــــــــــدگی!
-
خصوصیات زن اردیبهشتی
جمعه 1 فروردین 1393 21:03
درمور من که اردیبهشتیم ،همش صدق میکرد،رد خور نداره برید سایتش ماه خودتون رو بخونید! زنی که طبیعت را دوست می دارد، زنی که مادر سخت گیری است، زنی که همسری فداکار وکمک دهنده است، زنی که عاشق موسیقی و ساز و آواز است، زنی که روحی بزرگ و بلندپرواز دارد. روزی با یکی از دوستانم که دختر بسیار خوش مشرب و نویسنده ای است، صحبت می...
-
عید93
سهشنبه 27 اسفند 1392 11:55
دلـــم یک خیابان می خواهد که بشود با تو قدم زد جایی که مردمانش زبان مارا بلد نیستند من به زبان خودمانی،بگویم: دوستت دارم و عابران درگیر این کنجکاوی باشند من چه میگویم که تو اینطور میخندی؟ قلــم نــوشتـ : 2روز دیگه عیده به احتمال زیاد دیگه نتونم بنویسم تا 14(اگه اراک بمونم) موقع تحویل سالم خونه نیستم که بیام...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 اسفند 1392 22:10
دستگاه مشترک مورد نظر از دست دوستت دارم های دروغ تو خاموش است لطفا دیگر تنهایش بگذار ! قلم نوشت: _ این روزا خیلی میخونم،سهراب،شاملو،فروغ و... همدم های خیلی خوبی ان،برای... روی تخته کلاسمون امروز نوشته بودن: بعضی ها دیگر زندگی نمی کنند،فقط ادامه می دهند... یه نفر هم برام فرساده بود: _ از یه سنی به بعد دیگه بزرگ نمیشیم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 اسفند 1392 10:06
هی دخترا! وقتـــی دلـــتون گــرفتـــه وقتـــی غمگینـــین وقتـــی از زنـــدگـــی سیــــرید ... حـــواستـــون و خیلـــی جمـــع کـــنید چـــون طعمــــه خیلی خــوبـــی هستــــید ... خودت باش، کسی هم خوشش نیومد... نیومد که نیومد! اینجا مجسمه سازی نیست! قلـــم نوشتـــــ : دیدی که سخت نیست تنها بدون من؟ دیدی که صبح می شود...
-
خدایا دلگیرم...
شنبه 24 اسفند 1392 10:23
خطــا از مـن اسـت می دانمـ . از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امـ “ ایــاک نــعبد ” امـا بـــه دیـگران هـمـ دلـسپــرده امـ از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امــ ” ایــاکَ نستَعیـن " امــا بــه دیگران همــ تـکیــه کــرده امـ امـا رهایـمــ نـکـن بیـش از هـمـیشــه دلـتـنگمــ بـــه انـدازه ی تـمامــ روزهـای...
-
چه دردناک است!
چهارشنبه 21 اسفند 1392 14:56
گوشــ هایـــــم را میـــ گیرم، چشمهـایـــم را میــ بنـدم ودهانم را نیــــز ولی حریـــف افـکــارم نمیـ شوم...! چه دردناک است فهمیدن... چـه خوب اسـت گـاه گاهی دروغ بـگـویی بـه دلـت (!) و نـگـذاری که بـدانــد بـی نـــــهایـت تـنـــهـا سـت . . . قلم نوشت: داره بارون میاد،خیلی قشنگه امروز روز خیلی خسته کننده ای بود از...
-
یک دقیقه سکوت
یکشنبه 18 اسفند 1392 23:03
یکــــــــــــــ دقیقه سکوتــــــــــــ ! بخــاطـــــــــــرِ تمــامِ آرزوهایــــی کــه در حـــدِ یکـــــ فکـــر مانـــدنــد بخاطـــــرِ شبـــــــ هایـــی که با انـــدوه سپری کـــردیـــم بخاطـــرِ قلبـــی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم لِه شــــد به خاطــــرِ چشمانـــی که همیشه بارانی ماندنــــد یکــــــــــــــ...
-
دختر
شنبه 17 اسفند 1392 15:57
♥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺮﻭ ﻧﺒﺎﺷﻪ ... ♥ ♥ ﺳﺮﺗﻖ ﻧﺒﺎﺷﻪ ... ♥ ♥ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺒﺎﺷﻪ ... ♥ ♥ ﺷﯿﻄﻮﻥ ﻧﺒﺎﺷﻪ ... ♥ ♥ ﺑﺎ ﺧﻨﮓ ﺑﺎﺯﯾﺎﺵ ﻧﺨﻨﺪﻭﻧﺘﺖ ...! ♥ ♥ ﺍﺯﺕ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﻧﺨﻮﺍﺩ ...! ♥ ♥ ﻋﮑﺲ ﻗﺪﯾﻤﯿﺘﻮ ﺍﺯﺕ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻧﮕﯿﺮﻩ ... ♥ ♥ بدونه ﺣﻖ ﺑﺎ توعه ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﭘﺎ ﻓﺸﺎﺭﯼ ﮐﻨﻪ ...! ♥ ♥ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﭼﺸﺎﺷﻮ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎﯾﯽ ﻧﮑﻨﻪ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﯿﺖ ... ! ♥ ♥ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﻨﻪ ... ! ♥ ♥...
-
اندکی از سکوت هـایم...
سهشنبه 13 اسفند 1392 17:06
از شیمی آموختم : که از دست دادن فرصت ها واکنش های برگشت ناپذیری هستند که تکرار آنها میسر نخواهد بود! قلم نوشت: بعضی وقتا باید یقه احساست رو بگیری با تموم قدرت سرش داد بزنی وبگی: تورو خدا بســــــــــــــــــــــه بسه دیگه تاحالا هرچی کشیدم از دست تو بود،از دست تـــــــــــــــــــــــــو - انسانهای ساده را احمق فرض...
-
*دلگیرم*
جمعه 9 اسفند 1392 21:10
می خواهم آنقدر شعر بگویم که اگه فردا مُردم نتوانی انکارم کنی... این شهـــــر ... شهر قصه های مادر بزرگ نیست !! آسمانش را هرگــــــز آبی ندیده ام ... من از اینجا خواهم رفت و ... فرقـــــی هم نمیکند که فانوسی داشته باشم یا نه ... کســـــی که میـــــگریزد ... از گم شدن نمـــــــی ترسد . . . ! قلم نوشت* کلاغ ... پـــــر !...
-
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم...
چهارشنبه 7 اسفند 1392 16:16
بــــرای روزهــــای خوبتـــــ دعــا میــــ کنم روزهــــای خوبـ تـ ـو ربــ ـط دارنـ ـد بــه حال خوب منــــ ... حکایت عشق من وتو حکایت عشق آسمان به زمین استـــ گرچه از هـ ـم دورنـ ـد و به هم نمی رسند،اما گاهی دل آسمان میگیرد و... برای زمینش دلی سیر میبارد! قلم نوشت: این نیز میگذرد... امــا خاطــــره هـــا باقی ستـــــ!
-
ساکت!
سهشنبه 6 اسفند 1392 15:31
هرچه دل تنگت میخواهد... ساکت! این روز ها کسی درک نخواهد کرد...
-
تنهایی...
دوشنبه 5 اسفند 1392 17:03
تنهاییم را با هیچکس تقسیم نخواهم کردم یکبار کردم... تنهاییم دوبرابر شد...!
-
یکم لبخند(-:
جمعه 2 اسفند 1392 17:15
اوخی سهلام صبت بخیل عسیسم بابایی من جیش کلدم دوباله میتلسم از مامانی،منو قایم میکنی تودلت؟ پاهارو نیگا فسقلیه من قلم نوشت:(خدا کسی رو اینجور ضایع نکنه) علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟ دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن. علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو...